رمان – اسارت شیرین
ژانر – BDSM – عاشقانه – اروتیک – صحنه دار
مترجم – مهدیس
خلاصه
من سامانتا هکر FBI هستم. وقتی پشت صفحه کامپیوتر میشینم، با همه فاصلهای امن دارم.
دختری منزوی، قدرتمند و تا به حال هیچ مردی من رو لمس نکرده…
اما داستان از جایی شروع شد که...
اسیر دستهای پروردگار موادمخدر کلمبیا، آندرس مورنو شدم. اون زخمی و ترسناکه. و برادر بیرحمش کریستیان دستور داد که من رو بکشن.
من سعی کردم برای حفظ بکارتم بجنگم ولی نتونستم از دستشون فرار کنم. اون میخواد که لمسش رو بپذیرم، ولی بدن باکرهام نمیتونه به بازی گرفتن استادانهاش جواب نده.
دردش تو خواستههای تاریکی که اون بهم تحمیل میکنه منعکس شده.
وسواس بیمارگونهاش اشتباهه، اما شاید من هم، یه بیمار روانی باشم.
– عاشقانه – بزرگسال – گرایشی
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.