رمان اعتراف در نود دقیقه
تعدادصفحات121
نویسنده ژرژی
خلاصه
داستان درمورد دختری به نام تاراست که یه هفته مونده به ازدواجش براثریه سانحه رانندگی نامزدش روازدست میده ولی به دلیل ……
بخشی از رمان همه چیز برام نامفهوم بود . درست نمیدونستم کجاهستم . چشمام رو به زور بازکردم که نورزننده ی مهتابی مجبورم کردکه دوباره اونارو ببندم. بالاخره به هرزحمتی بود چشام روبازکردم وبه اطرافم نگاهی انداختم . خدایا من کجام !
خوب که نگاه کردم وبه مغزم فشارآوردم متوجه شدم که بایدتوبیمارستان باشم . بایادآوری بیمارستان تمام اتفاقات روبه یاد آوردم . بغض خفه کننده ای توی گلوم نشست وبی اختیاراشک ازگوشه چشمام سرازیر…
اعتراف در نود دقیقه
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.