نام رمان – قلب سیاه
نویسنده – میرا
ژانر – تخیلی – عاشقانه – بزرگسال – جدید
خلاصه
کی فکرشو میکرد زندگیم با یه تصادف عوض شه؟ یه شب سرگردون توی جنگل تاریک دنبال بازمانده های تصادف بودم که توسط یه پورتال سر از دنیایی در اوردم تا مدتها فکر میکردم خوابه … جنگل مرگ با درخت های درنده و خونخوار …زخمی و خسته به یه قصر قدیمی اما با شکوه پناه آوردم
پریانی که داستان هاشون رو فقط تو قصه ها شنیده بودم منو به خوبی درمان کردن
اما شب که شد هیولا اومد …اون رو
ارباب قلب سیاه صدا میزدن…هیولای تاریک
اون منو دید و خواست معشوقه اش باشم …
با تاریک شدن هوا تبدیل به معشوقه فریبنده و زیبای تختش میشدم و تنم پذیرای عشق بازی هاش ….
با تموم تاریکی و خودخواهی درونش منو توی قصرش زندونی کرد…خواستم از دنیایی که پر از موجودات عجیب و غریبن فرار کنم اما پیشگویی منو پایبند هیولا کرد…
این بار وانیا هیولا رو میخواست…..!!!
– عاشقانه – بزرگسال – گرایشی
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.